دیدار

ساخت وبلاگ

دیروز دیدمش... قبلا هم یبار دیگه دیده بودمش... تو همون کوچه شرکت

دفعه قبل یکم تو چشاش نگاه کردم و سریع رومو برگردوندم

اما دیروز... نمیدونم چند ثانیه گذشت از وقتی دیدمش و از کنارهم رد شدیم!

تمام اون چند ثانیه خیره شدم تو چشاش، نمیتونستم نگاهش نکنم!

بعدش که رد شد... یهو قلبم شروع کرد به تپیدن

خیلی خیلی خیلی حس شیرینی بود

اولین بار بود که واقعا دلم لرزید برای یک نفر

بلخره منم تجربه ش کردم... 

خدایا ینی میشه بازم اتفاقی ببینمش...

دیدار...
ما را در سایت دیدار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 119 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت: 17:30

بلخره بعد از حدودا ۱۰ روز دیدمش...

از دور که میومد با پلیور قرمزش تمام توجهمو جلب کرد

این بار هم خیره شدم تو چشای مشکیش، اونم همینطور... و باز از کنارهم رد شدیم

کاش میدونستم تو دلش چی میگذره... ینی ممکنه یه اپسیلون از حس قشنگ منو اونم داشته باشه؟؟!!

خدایا ینی میشه این دفعه که بازهم بطور تصادفی همدیگرو میبینیم، بیاد جلو و برای آشنایی پیش قدم شه...

واقعا دلم لرزیده... دوست دارم آشنا شم باهاش...

دیدار...
ما را در سایت دیدار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 129 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت: 17:30